دنیایی که عوض شد!
آخرین تیر مرحله پایانی مسابقه المپیک توکیو در ماده تپانچه بادی 10 متر را جواد فروغی با ظاهری آرام و درونی پر هیاهو شلیک کرد. ظاهر آرام وی به معنی مصونیت از فشار ذهنی (استرس) نیست. از منظر بینندگان تلویزیونی و با توضیحات آقای «نظامی» گزارشگر این مسابقه که ژوری و داور سطح A مواد تفنگ و تپانچه نیز هست، نتیجه از چند تیر قبل قابل پیش بینی بود. مردم دیدند که ورزشکاری ماهر در هر مرحله از مرحله پایانی (روش حذفیِ تدریجی) فاصله خود را با رقبا افزایش می دهد.
در میانه این اتفاق مهم و در شرایطی که مسابقه به حداکثر حساسیت خود رسیده بود، ناگهان صفحه تلویزیون به 2 قسمت تقسیم شد و یک مسابقه دور مقدماتی یکی از رشته های رزمی، در کنار مسابقه تیراندازی به نمایش درآمد. با نمایش این مسابقه کیفیت نمایش تصاویر مسابقه به شدت افت کرد و مهمترین عامل جذابیت بصری که امتیازات بدست آمده در هر شلیک ورزشکاران بود دیگر قابل رویت نبود.
در تیر بیست و دوم مسابقه و در حالیکه مدال طلا یا نقره آقای فروغی قطعی شده بود، مجریان سایر مسابقات نیز با علاقه خود را به استودیوی پخش این مسابقه رساندند و اختیار ادامه گزارش را از گزارشگر گرفتند. البته چیز عجیبی نیست. مانند چند دورههای قبلی بیش از 90 درصد زمان پخش رسانه ملی، در شش ماهه قبل از المپیک به چند ورزش مشهور اختصاص پیدا میکرد و پیروزی بر تیمهایی در سطح فوتبال «هند» زمان بیشتری را نسبت به طلای جام جهانی تپانچه به خود اختصاص میداد. با آنکه فوتبال بیش از 40 سال است که به سطح حضور در المپیک نرسیده، اما دلیل نمی شود که مجریان فوتبالی فرصت نمایش حضور خود را از دست بدهند.
جمله پیمان یوسفی قبل از شلیک تیر بیست و سوم، بسیار جالب بود: «طلای نطلبیده مراد است». پس از تیر بیست و سوم و افزایش فاصله تیراندازمان با رقیب قدرتمند صرب، جمله بعدی از این هم جالبتر بود: «به اون شلیک آخر هم فکر کنم نیازی نباشد». جهت اطلاع از وقتی «متیو اِمونس» آمریکایی طلای المپیک را با شلیک آخرین تیر به سیبل نفر کناری از دست داد، تیر آخر به مهمترین شلیک تیراندازان تبدیل شده است.
فروغی گام به گام و با اطمینان پیش رفت. فقط ما نبودیم که شادی جانمان را لبریز کرده بود. کسب این مدال موجب شادی سایر کشورهای آسیایی (بجز چین و کره که فینالیست داشتند) نیز شد. مدال طلای آسیایی ها در المپیک برای آینده آسیا از جمله چین و کره نیز بسیار با ارزش بوده است.
در این المپیک تعداد مدال محدودی برای کشور بدست خواهد آمد. بر اساس میانگین گذشته در بهترین شرایط 3 تا 4 مدال طلا و مجموعا همین تعداد در سایر رنگها را می توان توقع داشت. این بدان معنی است که پس از پایان المپیک تا مدتی، عمده توجه رسانههایی که به ورزش میپردازند معطوف به کمتر از 10 نفر خواهد شد.
یکی از عوامل موثر در تحقق شگفتانه!!! جواد فروغی در کسب مدال طلا، سکوت خبری و بیتوجهی رسانهها تا قبل از کسب مدال به او بود و مخاطره مهم برای آینده آقای فروغی توجه بیش از حد رسانه ها به عملکرد وی خواهد بود. برخی از کسانی که در شبکه های اجتماعی زندگی!!! می کنند، قهرمان المپیک را مورد حمله قرار دادند. این موضوع جدیدی است که قبلا اتفاق نیافتاده بود. علاقهمندان به تیراندازی نمی توانند از این موضوع ساده بگذرند. نیروهای مسلح و سازمانهای حرفه ای مانند آتش نشانی، گارد جنگل، پلیس و مشابه آن در تقریبا تمام کشورهای جهان بازیگر اصلی ورزش حرفه ای و قهرمانی هستند و در ایران چنین نیست. در المپیک پکن و چین بیش از 65% دارندگان رتبه 1 تا 10 در 15 ماده المپیکی تیراندازی از سازمانهای یاد شده و نیروهای مسلح بودهاند. ورود حرفهای این نیروها به تیراندازی نه تنها مناسب بلکه لازم است و می تواند موجبات توسعه آن را در کشور فراهم آورد. ظرفیتها و امکانات این نیروها باید به کمک تیراندازی ورزشی بیاید.
میانگین امتیازات هر تیر جواد فروغی در مسابقات بینالمللی برگزار شده در سال 2021 به ترتیب در جام جهانی دهلی نو 9.72 ، در حضور به عنوان میهمان در قهرمانی اروپا 9.8، در جام جهانی کرواسی 9.73 بوده است. در المپیک توکیو در ماده تپانچه بادی المپیک 9.67 و در ماده مختلط تیمی 9.7 بود. افت و فرود زیادی در نتایج او مشاهده نمی شود. این را باید به توانایی او در مدیریت فشار و نصر اصفهانی مربی شایسته او نسبت داد.
بعد از طلای المپیک، برای جواد دنیای دیگری چهره خواهد نمود. با کمی غلو حالا باید به قول «آلن دلون» برای رفتن به رستوران عینک دودی بزند. او نیاز جدی به حمایت برای تقویت توان تطبیق با شرایط جدید دارد. چیزهایی را باید بیاموزد که در حوزه ورزش تیراندازی و پرستاری نیست. او در این دو متخصص است و در حوزه جدید متخصص نیست. نباید گذاشت او به برخی از ورزشکارانی که در المپیک به موفقیت های بزرگ رسیدند و پس از آن با افت شدید عملکرد مواجه شدند تبدیل شود.
همه متفق القول هستیم که آینده مهمتر است. تیراندازی ورزشی ایران پس از حدود 70 سال از آغاز فعالیت موفق به کسب سهمیه برای المپیک لندن شد.
خانم مه لقا جام بزرگ با مقام چهارمی در مسابقات قهرمانی جهان، خانم الهه احمدی با مدال نقره در جام جهانی و آقای ابراهیم برخورداری با کسب سهمیه در جام جهانی چراغ اول را روشن کردند. در المپیک لندن خانم احمدی به فینال راه پیدا کرد.
سهمیه المپیک ریو با مدال طلا (الهه احمدی) و برنز (نجمه خدمتی) در جام جهانی بدست آمد. در ادامه 3 سهمیه دیگر با مدال نقره (مه لقا جام بزرگ) برنز (پوریا نوروزیان) و مقام هفتم (گلنوش سبقت اللهی) در مسابقات انتخابی المپیک آسیا کسب شد. در المپیک ریو خانم احمدی در تفنگ بادی و خانم خدمتی در تفنگ سه وضعیت به فینال المپیک راه یافتند.
اولین سهمیه های المپیک توکیو را نجمه خدمتی (مقام پنجم در تفنگ بادی) و آرمینا صادقیان (مقام چهارم در تفنگ بادی) در جام جهانی بدست آوردند. فاطمه کرم زاده (مقام پنجم در تفنگ سه وضعیت) ، هانیه رستمیان (مقام هفتم در تپانچه بادی)، جواد فروغی (مدال برنز در تپانچه بادی) و مهیار صداقت (مقام پنجم در تفنگ سه وضعیت) در مسابقات قهرمانی آسیا در قطر 4 سهمیه دیگر را نیز کسب کردند تا با شش سهمیه این رشد آهسته و پیوسته ادامه یابد.
برای رشد پیوسته باید:
– امکانات حاکمیتی و زیر ساخت های تیراندازی در تعدادی از استانهای کشور ایجاد شده یا توسعه یابد. (کاهش فاصله تیراندازان برای دسترسی به میادینی با استاندارد بینالمللی)
– افزایش تعداد و ارتقاء سطح کیفی مسابقات داخلی و توجه به همه جزییات موثر در اجرای آن به نحوی که مانند مسابقات بینالمللی به اجرا در آید. (زمانبندی مسابقات، تعریف سطوح مختلف موفقیت در مسابقات، مشخص کردن کمی و دقیق تاثیر مسابقه در عضویت تیم ملی و …)
– حمایت از باشگاهها، مربیان برای ایفای نقش کشف ورزشکاران مستعد و آماده سازی آنان و حمایت از ورزشکاران برتر
– ترغیب نیروهای مسلح و سازمانهایی که در این متن به آنها اشاره شد برای ارتقاء حضورشان در عرصه ورزش قهرمانی و حرفه ای
– توجه به برگزاری لیگ به عنوان بازوی موثر در تامین مالی ورزشکاران
امیدوارم بخش مهمی از این اقدامات محقق شود.